کد مطلب:34489
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:26
آيا ممكن است كسي اعتقاداً الهي و عملاً مادي باشد و بالعكس؟
پاسخ اين است كه آري امكان پذير است و زياد واقع ميشود، اما چيزي نيست كه دوام يابد و روي آن بتوان حساب كرد، زيرا يك حالت غير طبيعي است و آنچه برخلاف طبيعت و روش طبيعي نظام اسباب و مسبّبات است دوام نخواهد يافت. و بالاخره آنجا كه انفكاك است، يا روش و عمل در اعتقاد مؤثر ميافتد و آنرا منقلب ميكند و يا اعتقاد و ايده تأثير ميكند و طرز عمل را منقلب ميسازد. و بالاخره يا اعتقاد فداي عمل ميشود و يا عمل، فداي اعتقاد.
اين را نميتوان باوركرد كه كسي بتواند يك عمر زندگي كند كه فكراً و ايماناً الهي باشد ولي عملاً مادي؛ عاقبت يكي از دو طرف غالب خواهد شد، يا به اين سو و يا به آن سو خواهد رفت. كما اينكه آن كسي هم كه از نظر فكر و ايمان مادي است، خواهناخواه، دير يا زود يا بر ميگردد والهي ميشود و يا اينكه تنزّه اخلاقي او تبديل به مادّيت اخلاقي ميگردد. اين دو نحو مادّيت (مادّيت اعتقادي و ماديت اخلاقي) علت و معلول يكديگرند و از نوع علت و معلولهاي متقابل هستند؛ يعني هر كدام، هم علت ديگري واقع ميشوند وهم معلول آن.
وقتي انسان فكرش به اينجا منتهي گشت كه جهان بدون هدف است و هوش و عقل و ادراك در آن وجود ندارد و خلقت افراد انساني هم تصادفي است و خلقتي است بر اساس عبث و پروندة انسانها نيز پس از مرگ بكلي بسته ميشود، طبعاً به فكر ميافتد «پس دم را بايد غنيمت شمرد. تاكي در فكر خوب و بد بودن و عمر را بيهوده تلف كردن؟». طرز تفكر، بيهوده شماري هستي و حيات و آفرينش طبعاً به مادّيت اعتقادي منتهي ميگردد؛ مخصوصاً كه اين طرز تفكّر فوقالعاده رنج آور و طاقت فرساست. غالباً صاحبان اين انديشهها از خود، يعني از انديشههاي خود كه مانند مار و عقرب آنها را ميگزد، فرار ميكنند وبه دنبال وسيلهاي هستند كه آن انديشههاي گزنده و خرد كننده را از آنها دور سازد. در پي امور فراموشي آور ميروند؛ به مخدّرات و مسكرات پناه ميبرند؛ حداقل اين است كه به مجالس و محافل عيش و عشرت براي فراموش كردن خود و انديشههاي خود رو ميآورند و تدريجاً غرق در مادّيت اخلاقي ميگردند.
پس علت اينكه ماديت اعتقادي منجر به ماديت اخلاقي ميگردد تنها اين نيست كه منطقاً اساس اخلاق مبتني بر عفاف و تقوا متزلزل ميگردد و دليلي براي چشم پوشي از لذتهاي مادّي باقي نميماند؛ تنها اين نيست كه با از ميان رفتن سدّ معنوي افكار الهي، جاذبة شهوات كار خود را ميكند؛ بلكه علّت ديگري هم در كار است و آن اينكه انديشههاي ماترياليستي دربارة جهان و حيات و خلقت ، آدمي را سخت در رنج و فشار ميگذارد و در آدمي حالت ميل به فرار از اين انديشهها و پناه بردن به امور فراموشي آور، اعم از عيش و عشرتها و يا مخدرات و مسكرات، به وجود ميآورد. تأثير دافعة اين انديشههاي سهمناك كمتر از تأثير جاذبة لذّت مادّيات نيست.
عكس اين حالت نيز ممكن است. يعني همانطور كه مادّيت اعتقادي منجر به مادّيت اخلاقي ميشود، مادّيت عملي و اخلاقي نيز در نهايت امر منجر به مادّيت اعتقادي ميشود؛ يعني همان طور كه فكر و انديشه بر روي اخلاق و عمل اثر ميگذارد، اخلاق و عمل نيز روي فكر و اعتقاد و انديشه اثر ميگذارد.
مجموعه آثار شهيد مطهري ج1 –علل گرايش به ماديگري
شهيد مطهري
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.